داستان و تاریخچه بازی God of War II

تولید تا انتشار

بعد از موفقیت‌های نسخه اول بازی، ساخت God of War II استارت خورد. ۲ سال پس از انتشار نسخه اول، نسخه دوم بازی در سال ۲۰۰۷ منتشر برای کنسول ps2 منتشر شد. این نسخه نیز به ریشه‌ی خود پایبند بود و سبک hack & slash و درگیری‌های مداوم با خشونت بالا را دارا بود، در این نسخه نیز معماهایی سخت تر و جذاب تر نسبت به قبل طرح شده بود. God of War اینبار به کارگردانی کوری بارلوگ ساخته شد و بسیار موفق ظاهر شد، از نظر برخی از گیمرها این نسخه یکی از بهترین و محبوب ترین نسخه‌ها بود. God of War II موفق به کسب نمرات و امتیازات بالایی شد که تا به امروز ادامه پیدا کرده است. در این عنوان با دشمنان متفاوت و متنوعی مبارزه می‌کردیم، و همچنین باس فایت های بیشتری را نسبت به نسخه اول پیش رو داشتیم. بازی God of War II جزو برترین عناوین ps2 شناخته شد توانست جایزه Golden Joystick Awards بدست آورد. (این جایزه حاصل همیشه خراب بودن دکمه دایره دسته ما بود)، این عنوان پر افتخار توانست ۴٫۲۴ میلیون نسخه در تمام دنیا بفروشد و امتیاز ۹۳ را بعد از ۷۰ نقد از متاکریتیک دریافت کند. God of War II شانزدهمین عنوان پر فروش ps2 شناخته شد.

داستان بازی

داستان God of War II در ادامه نسخه اول جریان دارد. کریتوس بر تخت خدایی نشسته و به دلیل از دست دادن خانوادش در فکر انتقام از خدایان به سر می برد، خدایان اول همسر و دخترش را ازش گرفتند و دوباره این کار را درباره برادر و مادرش انجام دادند. حالا کریتوس خشمگین تر از هر زمانی بود، او با لشگر اسپارتا به شهر Rhodes ‌حمله می‌کند، در همین لحظات زئوس تصمیم به فریب و کشتن کریتوس میگیرد. در شهر Rhodes لشگر کریتوس با مقاومت نیروهای شهر مواجه شده و از او کمک میخواهند. کریتوس نیز آماده‌ی جنگ و تصمیم بر نابود کردن شهر می‌گیرد. آتنا سعی میکند مانع کریتوس شود و به او می گوید که کار او بر خلاف میل خدایان المپ است و به او هشدار می‌هد که اگر این کار را انجام بدهد دیگر حمایت آتنا را نخواهد داشت، کریتوس نیز در جواب او می گوید : “من به حمایت هیچ کس نیازی ندارم”؛ او با ورودش به شهر، سپاهیان و ساختمانها را ویران کرد، در همین حال عقابی که بر فراز شهر پرواز کرد و بر شانه ی کریتوس نشست. آن عقاب باعث از دست رفتن قدرت‌های کریتوس شد و از ابعاد بزرگ خود تبدیل به شمایل گذشته خود و یک انسان معمولی شد. آن عقاب به طرف مجسمه‌ی Colossus که در ورودی شهر بود می رود و بر روی شانه او می نشیند و تمام قدرت کریتوس را به او انتقال داده و باعث جان گرفتن مجسمه می‌شود.(اینکه یه مجسمه که تا دو ثانیه پیش خشک سر جاش واستاده بود و حالا می‌خواد بکشتتون منطقی بنظر میاد). مجسمه‌ی Colossus یکی از معروف ترین و جذاب ترین باس فایت‌های God of War II به حساب می‌آید.

زئوس که فرصت را برای نابودی کریتوس مناسب میبیند به او پیشنهاد قدرت داده و شمشیر Blade of Olympus را برای او میفرستد. کریتوس با برداشتن شمشیر جاودانگی خودش را از دست می‌دهد. حال قدرت و جاودانگی کریتوس در شمشیر است، او با Blade of Olympus مجسمه را نابود میکند و زمانی که مجمسه سقوط می‌کند و بر روی‌ کریتوس می‌افتد، او شمشیر را از دست می‌دهد. در همین لحظه زئوس حاظر می‌شود، آن عقاب همان زئوس بود و با همان شمشیر شکم کریتوس را شکافته و او را می‌کشد. در دنیای مردگان گایا به کمک کریتوس می‌آید و زخم او را شفا می‌دهد. و به کریتوس  تا از UNDERWORLD خارج شود. حال کریتوس به دنبال خواهران سرنوشت می‌رود تا بتواند کنترل زمان را به دست گرفته و دوباره شمشیر المپ را بدست آورده و زئوس را شکست دهد. در حالی که کریتوس قصد رفتن پیش خواهران سرنوشت جهت تغییر گذاشته داشت، متوجه ۳ نفر دیگر با هم همین انگیزه می‌شود. ایکاروس، پرسیوس و آلریک فرمانده ی بربرها. هر کدام از این ۳ نفر خواهان تغییر سرنوشتشان بودند و یکی از این افراد باید بقیه را شکست می داد تا بتواند خواهران سرنوشت را ببیند. کریتوس موفق به شکست هر ۳ نفر و گرفتن سلاح هایشان میشود.

نهایتا کریتوس به اولین خواهر سرنوشت Lahkesis می‌رساند، او به کریتوس می‌گوید “سرنوشت تو به گونه‌ای نوشته شده که توسط من کشته شوی و سرنوشت تو مرگ است”. کریتوس که فهمیده بود خواهران کاری برایش نخواهند کرد تصمیم به کشتن خواهران سرنوشت می‌گیرد. در میانه نبرد Lahkesis برای شکست کریتوس از خواهر دیگر خود Atropos کمک می‌خواهد ولی در نهایت بدست کریتوس کشته می‌شوند. حال فقط یک خواهر دیگر باقی مانده بود. Clotho سومین خواهر سرنوشت. کریتوس به دنبال او می‌رود تا بتواند سرونوشتش را تغییر دهد. این در حالی بود که از قبل به کریتوس هشدار داده شده بود تا در سرنوشتش تغییری ایجاد نکند. در نهایت کریتوس به Clotho می‌رسد و زندگی او را به پایان می‌رساند. حال کریتوس هر ۳ خواهر سرنوشت را نابود و کنترل زمان را به دست گرفته. سپس کریتوس سرنوشتش را به عقب برمیگرداند و به زمانی که زئوس Blade of Olympus را به داخل شکم او فرو کرد باز می گرداند. لحظه ای که کریتوس به او گفت که قسم می خورم بهای این خیانتت را خواهی پرداخت. حال کریتوس به هدفش رسیده بود، انتقام از زئوس. کریتوس خود را به زئوس رساند و با ضربه‌ای او را به طرف دیگری پرتاب کرده و شمشیر المپ را به دست آورد. کریتوس چند بار زئوس را به زمین می زند، کریتوس مجبور بود با وسیله ای قدرتمند زئوس را بکشد. از این رو کریتوس تصمیم می گیرد تا زئوس را فریب دهد، او Blade of Olympus را کنار می گذارد و پشت به زئوس زانو زده و خود را تسلیم می کند؛ هنگامی که زئوس قصد ضربه زدن به کریتوس و کشتن او را دارد، کریتوس موفق به گرفتن شمشیر می‌شود و آنرا در شکم زئوس فرو می‌کند. زئوس آسیب دیده و در کام مرگ بود؛ زمانی که کریتوس قصد تمام کردن کار زئوس را داشت آتنا مقابل کریتوس قرار گرفت و آسیب دید. این کار او باعث شد تا زئوس فرار کند. کریتوس خواستار دلیل کار آتنا می‌شود و در جواب متوجه می‌شود که پسر زئوس است و اگر او بمیرد المپ نابود می‌شود. حال کریتوس با تصور این موضوع که زئوس پدرش بوده و این اتفاقات برایش رخ داده خشمگین تر میشود.

کریتوس به زمان جنگ خدایان و تایتان‌ها برمیگردد و گایا را از شرایط زمان خود مطلع میکند؛ در نهایت گایا با کریتوس و دیگر تایتان ها به زمان حال آمده، کریتوس سوار بر پشت گایا از کوه المپ بالا می‌رود و در حالی که شمشیر المپ را در دست داشت فریاد میزد: “زئوس پسرت بازگشته، من با خودم نابودی المپ را آورده‌ام”

می‌توانید مقاله مرتبط به god of war 1 را در اینجا مطالعه کنید.